به بهانه ی یک بهانه ی بزرگ ( قسمت اول)

در نگاه اول فکر میکنی یک مغازه اکسیژن پر کنی یا یک مغازه صافکاری جوشکاربید یا انبار کپسول اکسیژن یک بیمارستان است اما دقت که میکنی متوجه میشوی منزل مسکونی است و شاید منزل یک جانباز شیمیایی است که کمتر از 10 درصد ریه سالم دارد چون لحظه ای نمیتواند بدون کپسول بماند... شاید

۱۸ آبان ۹۴ ، ۲۲:۵۳

یادگار از جنگ

اینجا خانه شهید منصور مشعلی زاده هست ،خونه ایشونم کوی آزادگان هستند .

۱۸ آبان ۹۴ ، ۲۳:۱۱

لبیک یاحسین(ع)

سلام،اینابه نظرکپسول اکسیژن هستن،وظاهرتصویرنشان میدهدکه منزل مسکونی باشددرنتیجه به احتمال قوی این خانه یک جانبازشیمیایی ایست

۱۸ آبان ۹۴ ، ۲۳:۲۲

ابولفضل سعادتی

سلام.منزل شهید منصور محمد مشعلی زاده

۱۸ آبان ۹۴ ، ۲۳:۴۷

علی

با سلام

منزل شهید مشعلی زاده ایشان از جانبازان شیمیایی دوران دفاع مقدس بودند که الان بر سر سفره همرزمان شهیدش مهمان است و از درد و رنج رهایی یافته .

۲۱ آبان ۹۴ ، ۱۴:۵۸

محمدرضا خردمند

اینجا منزل شهید منصور محمدمشعلی زاده واقع در کوی آزادگان هست. من خونشون رفته بودم. واقعا انسان عجیب و مهربونی بود. ما کجاییم و آن ها کجا...

۲۵ آبان ۹۴ ، ۲۳:۵۰

علی دیداری

گویی این کپسول ها خجالت زده کنج دیوار کز کرده اند ودر غم خاموش شدن مشعلی گریه می کنند.کپسولها خجالت زده اند از اینکه نتوانستند مشعلی را روشن نگاه دارند اما خبر ندارند که مشعلی که به نور خدا روشن شده باشد تا ابد درخشان است وچراغ راه شب زدگان. مشعلی از این خانه رفت ولی یادگاران مشعلی در این خانه اندو راه مشعلی چراغ راهمان .نکند مثل این کپسولهای اکسیژن شرمنده مشعلی وخانواده اش شویم

۰۲ آذر ۹۴ ، ۰۸:۲۵

علی دیداری

اقای موجودی عزیز.....قسمت دوم به بهانه یک بهانه بزرگ مونده...برا شهید هیویدی هم مطلب ننوشتی..به نظر میرسه سرعت شهدا از سرعت شما بالاتره.....اجرتون باشهدا

پاسخ:
دقیقا ...
دلیل همین است
سرعت شهدا از سرعت من بیشتر است

۰۴ آذر ۹۴ ، ۱۶:۵۹

علی دیداری

در این آشفته بازار ومسابقه دنیا طلبی یاد شهدا تلنگریه برا خوب بودن وپاک شدن.از نحوه نوشتنتون مشخصه که با قلبتون مینویسین .پس از شهدا مدد بگیر و بنویس که نوشتن امثال شما که خادم الشهدایید بیدار کننده جامعه اس...ان شاالله در قیامت ما در صف سارقان زندگی شهید بیدخ نباشیم

پاسخ:
همیشه به دعای دوستان نیازمند بوده و هستم.
از نظر لطف شما سپاسگزارم

۱۳ آذر ۹۴ ، ۲۲:۴۴

samane MD

باشد که به گوشِ مسئولان برسد.. شاید کمی به خودشون بیان.تا زنده بود که دستش رو نگرفتند حداقل به داد خانواده ش برسند.دلم به حال دوتا فرزند شهید میسوزه.

پاسخ:
مسئول و به خود آمدن ؟!!!
مگر حب میز می گذارد آقایان حقیقت را ببیند و مدافع حق و حقانیت باشد
هزار تا مثل مشعلی هم که خاموش شوند کک نمی گزدشان . . .

۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۶:۰۰

امیر

سلام آقا علی این شهید ازدوستان بنده بوده شهید منصور مشلعی کوی آزادگان

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

الف دزفول

دفاع مقدس دزفول

شهدا

به بهانه ی یک بهانه ی بزرگ ( قسمت اول)

نظرات (۱۵)

ارسال نظر