به بهانه ی یک تحقیر بزرگ برای ایران و ایرانی
از «سَلَفی» تا «سِلفی»
به بهانه ی تحقیر ایران و ایرانی به برکت حقارت یک مشت نماینده
بین «رحیم» و «رجیم» یک نقطه فاصله است، اما « از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند!»
از «حُریّت» تا «خَریّت» هم فقط یک نقطه فاصله است، اما «حُریّت» در سپاه حسین(ع) اتفاق می افتد و «خریّت» در سپاه عمر سعد!
اما «سَلَفی» را دقیقاً عین «سِلفی» می نویسند و حتی در همان یک نقطه هم با هم تفاوت ندارند.
اما برایم عجیب است که برخی ها دارند با «سَلَفی»ها می جنگند و بین سر و پیکرشان با سرنیزه ی سَلَفی ها فاصله می افتد، تا ناموس «برخی دیگر» را به کنیزی نبرند و در بازارها نفروشند، اما همان «برخی دیگر» دارند با اربابان همان سَلَفی ها «سِلفی» می گیرند.
فاصله ی بین آن «سَلَفی» تا این «سِلفی» ، کیلومترها بیشتر است از فاصله ی بین «رحیم» تا «رجیم» و فاصله ی بین «حُریّت» تا «خَریّت».
گاهی ظاهر دو نام شبیه هم نوشته می شود، اما باطنشان خیلی با هم متفاوت است. خیلی! چیزی توی مایه های تفاوت «عزت» تا «حقارت!»
«نماینده»
را مثل «نماینده» می نویسند. اما شما محاسبه کنید فاصله ی بین «شهید آیت!
شهید چمران! شهید دیالمه» تا «برخی ها» چقدر است؟ همان فاصله ی «عزت» تا
«حقارت»
خدا رحمت کند شهید عبدالحسین خبری را که در وصیتنامه اش نوشت: « مسئولین! هرکسی که می خواهد باشد! مواظب باشید که ریاست میدان آزمایش افراد است. بی تعارف می گویم هر کسی لیاقت ندارد، نباید مسئول باشد»
حسین جان! به دنیای ما سرکی بکش! باز هم وصیتت را لگدکوب کرده اند! ببین چقدر بی لیاقت ها زیاد شده اند!
پانویس:
تصویر فوق مربوط به شهید مدافع حرم«محسن حُجَجی» است که چند روز پیش در مرز عراق و سوریه، به اسارت سَلَفی های ملعون درآمد و در نهایت قساوت ، سر از تنش جدا گردید. روحش شاد