باز هم برای یادمان شهدای گمنام دزفول
از «ساحل دز» تا «ساحل نجات»! غیرتی باید !!!
در خصوص وضعیت یادمان شهدای گمنام دزفول
و آنگاه که سیل آمد و رودخانه ی آرام شهرم طغیان کرد، تمام حاشیه ها را با خود برد. با خود می گفتم: این ساحل دیگر ساحل نمی شود. اما تلاش شبانه روزی مسئولین، تمام حاشیه ها را دوباره برگرداند و در کمترین زمان ممکن، ساحل دوباره ساحل شد، و هنوز هم مسئولین، کمر همت بسته اند برای زیباتر شدنش و بهتر ساختنش. در کمتر از چند ماه همه چیز مثل روز اول و شاید بهتر از روز اول شد و دارد می شود که جای خسته نباشید دارد.
و البته همه جا دم از «پیوست فرهنگی» است، برای ساحل آرامی که به نام مردم شهرم است و به کام برخی میهمانان ناخوانده، کسانی که قلیان چاق می کنند و چادر می زنند و دود آتششان چشم دلسوختگان شهرم را کور کرده است و دیگر سرمستی شان از آنچه می نوشند بماند.
ساحلی با این همه حاشیه ، در کمتر از چند ماه از هیچ دوباره ساخته شد، تا برخی بیخیال حاشیه ها، به تفریحشان برسند و برخی مردم شهرم بمانند و حاشیه های وارداتی ساحل. ساحلی که حاشیه هایش مردم شهرم را کم بهره کرده است از آن.
و اما بعد
کاری به ساحل و حاشیه هایش ندارم. خب بزرگترهای شهر لابد می دانند باید ساحل باشد و بودن ساحل برتری دارد به حاشیه های وارداتی اش. سود دارد برای شهر لابد و سود مادی اش به ضرر فرهنگی اش می چربد لابد. اما حرف امروزم حرف دیگری است. حرف «ساحل دز» نیست. حرف «ساحل نجات» است. حرف شهداست. شهدای گمنام.
بیش از 14 سال است یادمان شهدای گمنام، این خانه ی محقر هشت مهمان بی نام و نشان شهر، بی سرو سامان، گوشه ی شهر افتاده است و سیل بی مسئولیتی و بی خیالی مسئولین ویرانه اش کرده است و غیرت هیچ مسئولی برای سامان دادنش به جوش نیامده است.
بیش از 14 سال است که مهمان دعوت کرده ایم، آن هم چه مهمانانی، آن وقت حرمتشان نمی گذاریم و مگر نشنیده اید که «حرمت امام زاده را باید متولی اش نگه دارد » که متأسفانه این امام زاده متولی ندارد!!
آنان که شعار «پیوست فرهنگی» سر می دهند و آنان که فریاد شعارگونه ی «وافرهنگ»شان گوش شهر را کر کرده است، چرا چشم باز نمی کنند تا چشمه ای از نور را که گوشه ای از شهر خشکیده است، ببینند و به جریان بیندازند.
یادمان شهدای گمنام، بزرگترین پیوست فرهنگی هر شهر است که باید به زیباترین شکل ممکن و در بهترین محل ممکن، مرکز ثقل امورفرهنگی شهر باشد که در دزفول اینگونه نیست.
قلب تپنده ی فرهنگِ ارزشی ـ اسلامی هر شهر، می تواند یادمان شهدای گمنام آن شهر و مجموعه های وابسته به آن باشد.
آقایانی که خود را داعیه دار فرهنگ شهر می دانند و در هر جلسه ای واژه ی «کار فرهنگی» از روی لبشان جدا نمی شود، چرا به فکر سامان دادن این یادمان نیستند؟
تصویر یادمان شهدای گمنام دزفول مربوط به تیرماه 94
تمامی ارگان های دولتی شهر باید در قبال این یادمان احساس مسئولیت کنند، چرا که اکثریتشان عضوی از هیات امنای رسیدگی به امور یادمان شهدا هستند. هیات امنایی که جلسه اش هیچ گاه برگزار نشده است. چرا بیش از 14سال است هیات امنایی که باید برای سامان دادن یادمان تشکیل شود، تشکیل نمی شود؟
چرا هیچ کس خودش را در قبال این شهدا و مشکلات موجود در این یادمان مسئول نمی داند؟ چرا کسی غیرتی نمی شود برای این شهدا؟
چرا همه، دیگری را مسئول رسیدگی و سامان دهی می دانند و از پذیرش بخشی از بار مسئولیت شانه خالی می کنند؟
پس مابقی شهرهای کشور که سال ها بعد از دزفول شهید گمنام دفن کرده اند ، چگونه بهترین و زیباترین سازه ها را طراحی و اجرا کرده و بهترین محوطه سازی و نورپردازی ها را انجام داده اند؟
چرا دزفول از این امر مستثنی است؟
آن آقایانی که سال 81 امضا کردند که این شهدا در این مکان دفن شوند، مکانی که بر خلاف سایر شهرها که بهترین مکان را انتخاب می کنند ، شاید بدترین مکان ممکن بود، الان دوران بازنشتگی خود را در کدام شهر خوش آب و هوا دارند می گذرانند و آیا شب ها سر راحت به بالین می گذارند؟آیا عذاب وجدان ندارند که این غریبان گمنام، سالهاست چه وضعیتی با سوءتدبیر آنان پیدا کرده اند؟
«الف دزفول» از سال 1390 تا کنون بیش از 55 صفحه در خصوص این شهدا نوشته است و پیگیری های لازم از طرح مشکل تا ارائه راهکارهای مختلف را انجام داده است، چه پیگیری مسئله از عوامل مسئول در تهران و چه مطرح کردن موضوع در کمیسیون فرهنگی شورای شهر ، اما متاسفانه جز بداخلاقی و بی خیالی از مسئولین ندیده است.
مسئولینی که می توانند ضررهای میلیاردی آن سیل بی سابقه را در کمتر از دوماه بازسازی کنند ، چرا غیرت و تعصبی برای سامان دهی یادمان شهدای گمنام ندارند؟ شهدایی که همه چیزشان را مدیون آنان هستند. از زن و زندگی و خانواده شان تا پست و مقام و میزشان!
مسئولین بدانند و آگاه باشند که هرگونه کوتاهی و قصوری را در خصوص این عزیزانِ غریب و میهمانان آسمانی شهر، باید روزی در محضر عدل الهی پاسخگو باشند.
از فرماندار محترم و از شهردار محترم و از تمامی مسئولین عزیز خواستارم که یادمان شهدا هم به اندازه ی یک صدم درصد ساحل و تفریحات سالم و ناسالم ساحل، برایشان اهمیت داشته باشد، چرا که ساحل ده ها «ضد فرهنگ» را به سمت شهر سوق می دهد، اما وجود یادمان با محوطه سازی زیبا و در خور شأن سراسر مزیت است و «ساحل نجات» برای مردم و می تواند مرکز آمد و رفت مردمی باشد که با هر نوع اعتقادی ، شهدا برایشان محترمند. یادمان می تواند سرمنشأ تحول و بیداری برای بسیاری باشد و بزرگترین پیوست فرهنگی که مسئولین محترم دارند به اشتباه در جاهایی دیگر به دنبالش می گردند.
محل یادمان می تواند محل برگزاری بهترین برنامه های مذهبی و ارزشی شهر باشد و مانند بسیاری از شهرهای کشور، زیباترین مجموعه زیارتی ـ سیاحتی گردد.
من گمان نمی کنم که مسئولین و البته مردمِ هیچ شهری مانند دزفول نسبت به یادمان شهدای گمنامشان این چنین بی خیال باشند که یادمان شهدایشان پس از 14 سال هنوز سر و سامانی نداشته باشد و چه خوب است کمی آن طرف تر یادمان شهدای گمنام اندیمشک را نگاهی بیندازند که همه جوره زیباست و « همه چیزتمام» است و همیشه زائر دارد.
یادمان شهدای گمنام شهرستان اندیمشک
«مردم» را برای این گفتم که اگر مطالبه گری مردم و رسانه های شهر برای این موضوع وجود داشت، مسئولین نمی توانستند اینچنین بیخیال موضوع باشند، چرا که ساحل را مطالبه گری مردم بود که دوباره ساحل کرد.
بار دیگر از مسئولین می خواهم که به حرمت این شهدای بی نام و نشان هرچه زودتر هیات امنای این یادمان را تشکیل دهند و به وضعیت آن رسیدگی شود.
خواهشی که دارم این است که مسئولین محترم یک شب دست زن و بچه شان را بگیرند و بروند برای زیارت یادمان. ببینند که وضعیت آنجا در شب چگونه است و چه ها می بینند!!! و این مشکلی است که سال هاست حل نشده است.
راستی شهرداری در هفته دولت پروژه هایی به ارزش 337 میلیارد ریال را افتتاح کرد. از تمامی مجموعه پر تلاش شهرداری سپاسگزارم. اما یک سوال هم دارم. آیا به حق نبود که یادمان شهدای گمنام نیز از این 337 میلیارد سهمی داشته باشد؟
غیرتی باید ... غیرتی برای «غیرتی ترین» مردان عالم که به اندازهی یک نگ قبر هم از ما نخواستند.
غیرتی باید . .
: پانویس
پست ها و پیگیری های مرتبط با یادمان شهدای گمنام منتشر شده در الف دزفول عبارتند از:
1- بقیع شهدای گمنام دزفول - مرداد ماه 90
2-مهمان نوازی به سبک مسئولین دزفول - فصل اول - فروردین 93
3- مشکلات موجود در یادمان شهدا و انتقادات وارد بر مسئولین - 4 اردیبهشت 93
4- اولین پیشنهاد برای حل مشکلات یادمان شهدای گمنام - 9 اردیبهشت 93
5- دومین پیشنهاد اجرایی برای حل مشکلات یادمان -16 اردیبهشت 93
6- کمک کنید مشخصات شهدای گمنام یادمان دزفول را پیدا کنیم -19 اردیبهشت93
7- مشخصات هشت شهید گمنام یادمان دزفول پیداشد- 25 اردیبهشت 93
8- بیایید همه خادم الشهدا شویم - 24 خرداد 93
9- به زیارت اهل آسمان برویم - 28 خرداد 93
10- میزبان های غریب - گزارش مراسم های عصر پنجشنبه یادمان - 4 تیرماه 93
11- همراه فرشتگان به زیارت برویم - گزارش روند پیشرفت وضعیت ظاهری یادمان - 21 مرداد93
12- زیارت شهدای گمنام اکیداً ممنوع - 5 تیرماه 94
13- ثروت یا غیرت - 20 اسفندماه 94