به بهانه یک پرسپکتیو تلخ
یک پرسپکتیو تلخ
تصویر یک منظره پس از سی و شش سال
دزفول و دزفولی هیچ گاه روزهایی را که 176 موشک 12 ، 9 و 6 متری بر سرش آوار شد را از یاد نخواهد برد. روزهایی که 2500 بار بر اثر باران توپخانه های دشمن لرزید و 300 بار راکت هواپیماهای دشمن بر پیکرش زخم زد. اما به قدرت ایمان و اراده ی مردمش ایستاد و مردمش هیچ گاه شهر را ترک نکردند.
تصویر زیر مربوط به مزار شهدای اولین موشک باران دزفول در 17 مهرماه 59 می باشد که در آلبوم یکی از دوستان دیدم. عصر یک روز ، وجب به وجب شهید آباد را گشتم تا این پرسپکتیو تلخ را پیدا کردم و پس از سی و شش سال دوباره تصویرش را ثبت کردم.
فضا
خیلی تغییر کرده بود. نگاهم را به اطراف چرخاندم و تا چشم کار می کرد مزار
شهدایی بود که از ثمره ی جنایات آمریکای خونخوار مهمان این خاک مقدس
بودند. یاد حرف امام خمینی(ره) در بهشت زهرا افتادم که گفت «شاه مملکت ما
را ویران و قبرستان ما را آباد کرد» و زیر لب گفتم واقعاً که آمریکای
جنایتکار قبرستان های ما را آباد کرده است.
این تصویر را می گذارم تا آن روزهای پر فراز و نشیب و شهدای عزیزی را که برای آرامش امروزمان تقدیم اسلام و انقلاب کردیم، فراموشمان نشود. تا برای برخی ها یادآوری شود، کدخدایی که این روزها خیلی ها آرزوی دستبوسی اش را در سر می پرورانند، چه بلاهایی بر سر مردم همین شهر کوچک-دزفول- آورده است. دیگر سایر جنایاتش پیشکش. البته افلا یتفکرون... افلا یتدبرون ... افلا یعقلون....
قطعه موشکی گلزار شهیدآباد دزفول - سال 1357
قطعه موشکی گلزار شهیدآباد دزفول - سال 1395
فضای اطراف این مزارهای مقدس که در طی سالیان دفاع مقدس با مزارهای متعدد شهدا، آباد شد.